به گزارش مشرق، سیدسلیم غفوری بعد از تجربه مدیریت در شبکه مستند سیما در ۲۸ خرداد ماه ۱۳۹۹ از سوی مرتضی میرباقری معاون سیما صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان سرپرست شبکه افق حکم گرفت و در ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، حکم سرپرستی او به مدیریت شبکه افق تغییر یافت.
بعد از شکلگیری سیاست حرکت رسانه ملی به سمت تشکیل شبکههای تخصصی، شبکه افق به عنوان شبکهای فرهنگی در راستای تنوع و تکثر رسانهای، توجه بایسته به تخصصی شدن شبکهها در حوزه تخصصی «انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، بیداری اسلامی و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی» در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۹۳ بعد از چندین ماه پخش آزمایشی متولد شد.
همکاری و مشارکت نیروهای مجرب، جوان و با انگیزه و مستعد در تولید برنامهها، شناسایی ظرفیتها، استعدادها و رویشهای انقلاب اسلامی، جذب و به کارگیری آنها و همچنین کادر سازی حرفهای برای تولید برنامههایی در تراز انقلاب اسلامی در سپهر راهبردهای این شبکه بود که تحقق آنها در سیاستهای کلان معاونت سیما از شبکه افق انتظار میرفت.
مواردی که در مرداد ماه ۱۳۹۹ در حکم میرباقری خطاب به غفوری به آنها تاکید و ذکر شده است: پرداختن عالمانه، حرفه ای، مستند، باورپذیر و هنرمندانه به بیانیه دوران ساز گام دوم و روایت انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، روشنگری در برابر تحریفات انقلاب، دشمن شناسی و دوست شناسی، داشتن حرفهای نو با طرح و فرم جذاب برای مخاطبان از دیگر تاکیداتی است که معاونت سیما برای اهداف و راهبردهای این شبکه و مدیریت آن ترسیم کرده است.
حال بعد از گذشت ۲۱ ماه از مدیریت سیدغفور سلیمی بر صندلی شبکه افق و در آخرین روزهای اسفند ماه ۱۴۰۰ خورشیدی و پایان قرن چهاردهم به سراغ این مدیر رفتیم و در گفتوگویی صمیمی و در عین حال صریح از تحقق این اهداف، فراز و فرودهای مدیریت این شبکه، کموکیف محتوا و برنامههای شبکه افق وبرخی از حاشیههیا برنامهسازان و مجریان آن به گفتوگو نشستیم.
تلاش برای تبیین تعبیر مقام معظم رهبری از «تمدن نوین اسلامی» با خوراک رسانهای
جناب غفوری، شبکه افق با هدف تنوع و تکثر رسانهای و اولید محتوا در حوزه تخصصی «انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، بیداری اسلامی و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی» متولد شد. از ۲۸ تیر ماه ۱۳۹۹ و ابلاغ حکم مدیریت این شبکه توسط دکتر میرباقری معاون سیما به شما، ۲۱ ماه را پشت سر میگذاریم. در این بازه زمانی از سکانداری شما در این شبکه تا چه حد آن اهداف و سیاستهای کلان شبکه افق محقق شده است؟
همانطور که مطلع هستید رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، چهار عظمت را مطرح کردهاند. عظمت انقلاب اسلامی بهعنوان یکی از بزرگترین حوادث قرن بیستم میلادی یا چهارده هجری شمسی؛ عظمت راه طیشده ۴۰ سالهای که از انقلاب گذشته و دستاوردهای بسیاری که انقلاب برای کشور ایران با خود به همراه داشته، عظمت مسیر پیش رو و عظمت حضور جوانان...
ما نیز در شبکه افق تلاش کردیم در حد ممکن و توامندیهایمان به این موضوعات بپردازیم. بخش مهمی از تولیدات ما به ماجرای تبیین انقلاب و حوادث پیرامون آن مربوط است. بخش جدی دیگر به دستاوردهای انقلاب در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی، صنعتی، فناوری و غیره متمرکز است که همه اینها را اگر بخواهیم توضیح دهیم شاید از حوصله این گفتوگو خارج شود. بهعنوان مثال در دهه فجر امسال برنامههای مختلفی را چون مردمانه، سلام به آینده و... برای اینموضوع داشتیم.
اما در شرایط حاضر بهنظر میآید که بیشتر تمرکزمان باید بر تبیین مسیر پیش روی انقلاب استوار باشد. به تعبیر دیگر آنچیزی که رهبر معظم انقلاب از آن تعبیر به تمدن نوین اسلامی کردهاست، باید بدانیم و این دانش را از طریق رسانه و خوراک رسانهای به مخاطبان انتقال دهیم که تحقق «تمدن نوین اسلامی» چه افقی را پیش روی کشور و پیش روی دنیای آینده باز خواهد کرد
درباره حضور جوانان نیز بهعنوان یک محور جدی ما هم در برنامهسازی و هم در خود شبکه آن را به عنوان هدف و سیاست مهم مد نظر قرار دادیم. در بدنه شبکه در میان مدیران، تهیهکنندگان و عوامل تولیدمان میتوانید به وضوح ببینید که اغلب آنها نیروهای جوانی هستند که با هم قدم به قدم حرکت میکنیم که هم آنتن مان در حد مقدورات بهدرستی شکل بگیرد و هم بچهها بتوانند در قالب این تعامل تجربه کسب کرده و رشد کنند.
امیدواریم که بتوانیم با اهتمام به جوانان، بهتدریج در شبکه بتوانیم با آن نگرشی که رهبر انقلاب از رسانه ملی و بهطور خاص از شبکه افق انتظار دارند دست پیدا کنیم.
در سپهر رسانهای امروز؛ شبکه مطرح نیست برنامه مطرح است
در قامت تعریف رسانه همواره مخاطب جایگاه اصلی را دارد. شاید لفظ ولینعمت لفظ درستی باشد. نخست با توجه به اهمیت جایگاه مخاطب و دو دیگر به واسطه آنچه در حکم مدیریت شما بر شبکه افق مورد خطاب معاون سیما قرار گرفته بود و پیشتر به آن اشاره کردم؛ صدای شبکه افق برای کدام طیف از مخاطبان است؟ آیا عموم مخاطبان را در نظر دارید یا به مخاطبان هدف خاصی میاندیشید؟ این را از این باب مطرح میکنم که حداقل در برخی از نقدها نسبتبه فعالیت شبکه افق آن را شبکهای سیاسی و حتی گاه سیاستزده خطاب میکنند...
درست میفرمایید! طبعا هر رسانهای حال چه رسانه مکتوب، چه رسانه بر خط و چه رسانههای صوتی و تصویری، تمام کار و تلاششان برای تهیه و تولید مطلب و محتوا برای مخاطب استوار است. اگر یک رسانه نتواند با مخاطبانش ارتباط برقرار کند قطعا موفق نخواهد بود. اما باید در این مسیر چند نکته را مدنظر داشته باشیم. ابتدا به شکل عمومی به این مسئله نگاه میکنم.
امروز ما با کثرت رسانهها مواجه هستیم و در عین حال مصرف رسانهای مخاطب بینهایت نیست. بنابراین وقتی تعداد رسانهها زیاد میشود طبعاً مخاطب بین این رسانهها تقسیم میشود. مقطعی بود که تلویزیون دو شبکه داشت و بعد بهتدریج بر تعداد شبکهها افزوده شد. حال شبکههای استانی به کنار؛ شبکههای ملی و سراسری رسانه ملی خود به تنهایی ۲۰ شبکه مستقل است که برای مخاطبان داخل کشور دست به تهیه و تولید برنامه میزند. مخاطب بین این ۲۰ شبکه توزیع میشود
علاقهمندیهای مخاطب در مواجهه با رسانه نیز در وهله اول به گونهای است که ما از آن تعبیر به آثار نمایشی میکنیم. اول آثار نمایشی است و بعد برنامههای طنز، سرگرمی و یا مسابقات؛ اینها برنامههای مخاطبپسندی برای شبکههای تلویزیونی هستند. شبکههایی که از این گونهها بهره میبرند حتما مخاطب بیشتری نسبتبه شبکههایی که از گونه آثار نمایشی برخوردار نیستند دارند. در نقطه مقابل آن شبکهها؛ مخاطبان خاصتری دارند.
بنا نیست که همه شبکهها یک رنگ و بو داشته باشند
در تمام نظرسنجیهایی که درباره شبکههای تلویزیون صورت گرفته و اعلام شده؛ کاملاً اثباتشده است که هدف مخاطب اول آثار نمایشی است. افق به دلایل مختلف که مهمترین آن دلایل مالی است از تولید آثار نمایشی تابهحال بیبهره بوده و آثار نمایشی تولیدی نداشته است. این طبعاً باعث میشود در انتخاب برنامههای پرمخاطب، شبکه افق که از آثار سریالی و نمایشی بی بهره است، آن طیف از مخاطبانی که به دنبال چنین آثاری هستند را با خود به همراه نداشته باشد.
اما نکتهای دراینمیان وجود دارد و آن اینکه اساساً وقتی در تلویزیون تصمیم گرفته شد که شبکهها افزایش پیدا کند و شبکهها به سمت تخصصی و اختصاصی شدن پیش روند؛ بنا نبود که همه شبکهها یکرنگ و بو را داشته و یکدست باشند. اساساً شبکههای تخصصی برای این شکل میگیرد که مخاطبان خاصتری را مورد هدف قرار دهند. اگر بنا بود همه شبکههای ما مثل شبکه یک، دو یا سه سیما باشند چه نیازی به این تعدد شبکهای داشتیم.
مهم آنست که هر شبکهای بتواند آن مخاطبی که فکر میکند به برنامههای منطبق بر سیاستهایش نیازمند است را به خود جذب کند. به بیان واضحتر، الان شبکه مطرح نیست برنامه مطرح است.
فرض کنید اگر یک برنامه تخصصی در حوزه اقتصاد، یا در حوزه بینالملل، یا در حوزه معماری و یا هر حوزه دیگری طراحی و تولید میشود، موفقیتش در گرو آن است که آن برنامه بتواند مخاطبانی که علاقمند به حوزه اقتصاد، معماری یا هر حوزه دیگری است را پیدا و محتوای برنامه را به آنها برساند.
اینکه بگوییم افق شبکه سیاسیست، نه! واقعاً اینگونه نیست!
شبکه افق هم از این قاعده مستثنی نیست. به عنوام مثال برنامه انارستان این شبکه به حوزه طب سنتی و طب ایرانی میپردازد. این برنامه باید بتواند علاقهمندان به حوزه طب سنتی و طب ایرانی را پیدا کند و آنها را جذب خود کند. اگر توانست این کار را بکند، برنامه موفق است و اگر نتوانست معنایش آن است که آن برنامه، برنامه موفقی نیست.بهنظرم برنامهها را باید با این نگاه ارزیابی و بررسی کرد.
اما اینکه بگوییم افق شبکه سیاسیست، نه! واقعاً اینگونه نیست! برنامه انارستان ما به حوزه طب سنتی و ایرانی میپردازد. برنامه عصر شیرین به حوزه زنان و خانواده میپردازد. مستندهای ایرانگردی و ایرانشناسی داریم و طبعا برنامههای سیاسی نیز مانند برنامه جهانآرا را در کنداکتور پخش داریم. سعی کردیم سبد برنامههایمان متنوع باشد.
البته این را هم قبول دارم که در بعضی از حوزههای برنامهسازی هنوز افق بیبرنامه است. مثل مسابقات، رئالیتی شو و نظایری از این دست که البته برای اینها در حال برنامهریزی هستیم تا بتوانیم تولیداتی از این جنس را نیز در برنامههای شبکه افق داشته باشیم.
قطعا ما هم در شبکه افق دوست داریم به سمت سریالسازی برویم اما...
در خلال فرمایشتان به این مهم اشاره کردید که آثار نمایشی در جذب مخاطب به شبکهها نقش مهمی دارند.شبکه افق بنا دارد به سمت برنامههای رئالیتی شو، مسابقات و یا سریالسازی حرکت کند؟ مثلاً ساخت سریالی بر مبنای داستان زندگی شهید سلیمانی، مدافعان حرم، دفاع مقدس... موضوعاتی که میتواند در راستای جهاد تبیین و بر مبنای سیاستهای محوری شبکه افق باشند...
حتما آثار نمایشی میتوانند مخاطب بیشتری داشته باشد؛ اما در این میان مسائل مالی را نمیتوانیم کنار بگذاریم. هزینه تولید آثار نمایشی در سالهای اخیر بسیار افزایش پیدا کرده است. دلایل آن نیز متعدد است که از حوصله این گفتوگو خارج است. اینکه چرا و چه اتفاقی افتاد که هزینه آثار نمایشی در این چند سال تا این حد افزایش پیدا کردهاست.
اگر افق بخواهد وارد فرآیند تولید آثار نمایشی شود حتما باید اول مباحث مالی و هزینه را حل کند. قطعا ما دوست داریم این کار را انجام دهیم. روی کاغذ مشکلی و در نگاه مشکلی نیست اما اگر تامین هزینه ممکن نباشد، حرکت به سمت تولید آثار نمایشی محقق نمیشود.
سازمان اوج یک مجموعه مستقل و افق یک شبکه تلویزیونی است
عموما از همسایگی افق و مؤسسه فرهنگی اوج اینگونه برداشت میشود که شبکه افق از نظر مالی مشکلی ندارد. با توجه به اینکه اوج نیز طی چند وقت اخیر در حوزه سینما و سریال دستان پُری داشته و یکی از اصلیترین سیاستهای خود را تولید محتوا در حوزه سینما و تلویزیون قرار دادهاست؟
اوج یک مجموعه فرهنگی-هنری مستقل و افق یک شبکه تلویزیونی است. اوج یک کمپانی تولیدی است که آثاری که تولید میکند در اختیار شبکههای مختلف تلویزیون قرار میدهد. افق یک شبکه تلویزیونی مانند دیگر شبکههای تلویزیونی است و لزوماً آنچه که اوج تولید میکند به افق تعلق نمیگیرد. کمااینکه در عمل نیز این را دیدهایم که بسیاری از آثار اوج در شبکههای سراسری پخش میشوند و بعد در شبکه افق؛ یا حداقل بخش اصلی و پخش اول آنها در افق اتفاق نمیافتد.
دوستان در اوج حتما سیاستگذاری خود را دارند و اصل این سوال را باید از آن دوستان بپرسید. بنابراین شبکه افق باید بر بودجهای که خود دارد برای تولید حساب کند. اگر بودجه تولید سریال را توانست تأمین کند انجام میدهد و اگر نتوانستیم، قاعدتاً حرکت در این سمیر قابلانجام نخواهد بود.
آقای جبلی معتقد است مدیریت رسانه باید با خطوط سبز محقق شود
حضور آقای دکتر جبلی بهعنوان مدیر رسانه ملی، تاثیر و بازتاب بر نگرش شما در حوزه مدیریت شبکه افق نداشته است؟ صریحتر بگویم آقای جبلی درخواستی به شکل مستقیم از شما داشتند که این کار را انجام دهید و آن کار را انجام ندهید؟ یا تصمیمات مدیریتی در قالب تعامل با شما صورت گرفته است؟
آقای دکتر جبلی از پیشکسوتان عرصه رسانه به شمار میروند. حضورشان در رسانه ملی نیز با تجربیات متعددی همراه بوده است. طبعا وقتی از جانب رهبر انقلاب بهعنوان رییس سازمان منصوب شدند طرح تحولی را مدنظر داشتند که البته یک مقطع زمانی به خود اختصاص داد تا طرح تحولی مدنظر آقای جبلی تبیین شود.
طبعا شبکه افق نیز بهعنوان یکی از شبکههای تلویزیون جمهوری اسلامی موظف است سیاستها را اجرایی و پیادهسازی کند. این بهمعنای آن که این کار را بکن یا آن کار را نکن نیست! این سیاستگذاری است. شاهبیت یا کلید واژه اصلی طرح تحولی آقای جبلی بحث آنست که سازمان و شبکهها باید به عرصههایی که تابهحال کمتر وارد و پرداختشده ورود کنند. تعبیر جالب آقای جبلی آن است که سازمان باید با خطوط سبز اداره شود. معنای این جمله آنست که باید ایجابی با جامعه برخورد کرده و الگو ارائه دهیم.
این سیاستگذاری کلانی است که آقای جبلی داشته و ما هم با این سیاستگذاری قطعا همراه خواهیم بود. امیدوارم که با همراهی همه شبکهها و بدنه سازمان بتوانیم آن چیزی که در ذهن آقای جبلی درباره تحول سازمان شکل گرفته را اجراییی کنیم.
البته برای حضور آقای یامینپور در تلویزیون منعی وجود ندارد
حال به بازتاب برخی از برنامهها یا صحبتهای تعدادی از مجریان برنامههای شبکه افق ورود کنیم. به عنوا مثال به برنامه جهانآرا اشاره میکنم. قطعا یکی از پرچمداران شبکه افق برنامه جهانآرا است. بعد از قطع ارتباطی که بین حضور وحید یامینپور بهعنوان مجری ثابت این برنامه با شبکه افق اتفاق افتاد، آقای یامینپور تمرکز خود را بر فضای مجازی استوار کرده است و البته نقدی هم بر مدیریت شبکه افق دارد. بهعنوان مثال عرض میکنم، یکی از کاربران درباره حضور کمرنگ وحید یامینپور در تلویزیون و خصوصا شبکه افق پرسیده بود و وی در کنار همان نقدی که نسبتبه مدیریت شبکه داشت به این نکته اشاره کرد که دلیل ناراحتی او به این سبب است که در تغییر محتوا و موضوع برنامه جهانآرا با او هماهنگی نشدهاست... دیدگه شما در این باره چیست؟
این را باید از آقای یامینپور بپرسید که از چه روندی دلخور است. اما به هر دلیلی تصمیم بر این شد که آقای یامینپور کمتر در تلویزیون حضور داشته باشد. در حال حاضر هم که مسئولیت رسمی برعهده گرفتهاند و بهعنوان یکی از مدیران و معاون وزیر ورزش و جوانان مشغول فعالیت هستند و شاید الان اولویت وی اجرای یک برنامه تلویزیونی نباشد.
البته عدم اجرای برنامه جهانآرا توسط آقای یامینپور به دوران پیش از حضور من در شبکه افق باز میگردد، در آن زمان نیز آقای ثابتی برنامه را اجرا میکرد. برنامه مقطعی متوقف شد و بعد از اینکه من آمدهام تصمیم بر راهاندازی مجدد برنامه گرفته شد و آقای ثابتی قبول زحمت کردند.
در روند تولید یک برنامه، این اتفاق عجیبی نیست و دلایل مختلفی هم میتواند داشته باشد. ممکن است به هر دلیلی مجری خودش تصمیم بگیرد که دیگر آن برنامه را اجرا نکند. یا شرایط اجرا فراهم نشود یا.. البته برای حضور آقای یامینپور در تلویزیون منعی وجود ندارد. کمااینکه امسال در یکی از برنامههای نوروزی آقای یامینپور بهعنوان مهمان دعوت شدند و روی آنتن خواهند بود و در این مدت در دیگر برنامههای تلویزیون نیز حضور پیدا کردند. اما شاید ترجیحشان الان این است که کارهای دیگری انجام دهند. میدانم آقای یامینپور وارد فضای نگارش کتاب شدهاند و مقداری اولویتشان به سمت دیگری تغییر پیدا کرده است. به هر صورت از جهت شبکه برای حضور وی منعی وجود ندارد.
خانم ابوطالبی منظورشان را توضیح دادند و دلجویی هم کردند
ارجاع میدهم شما را به پرسش نخست و جایگاه مخاطب؛ بهعنوان مثال زمانیکه سرکار خانم زینب ابوطالبی با این رویکرد با مخاطبان صحبت کردند که اگر ایرانیان نمیخواهند بهزعم او زندگی سلحشورانه ای داشته باشند بهتر است ایران را ترک کنند؛ با بازخوردهای بسیار مختلف و متعددی چه در فضای مجازی و چه در فضای رسانههای رسمی مواجه بودیم. اما واکنشی از سوی شبکه افق ندیدیم. آیا برخوردی با این رویکرد صورت گرفت؟
البته من آن موقع مدیر شبکه افق نبودم. چون در آن زمان مسئولیتی در شبکه نداشتم نمیتوانم دقیق درباره آن مساله اظهارنظر کنم. این اتفاق به زمستان سال ۱۳۹۸ برمیگردد و من از خرداد ۱۳۹۹ به شبکه فق آمدم. دقیقاً نمیدانم چه اتفاقی آن زمان در شبکه افتاد. خودشان هم در همان فضای رسانهای توضیح دادند که منظورشان چه بوده و دلجویی کردند.
اگر حقی ضایع شود، شبکه برای احقاق حق ورود میکند
شاید من پرسشم را بهدرستی مطرح نکردم. انتظار میرفت خود شبکه وارد شود. میدانم که آن اتفاق در دوران مدیریت شما نبوده. اما در صورت وقوع اتفاقی مشابه آیا شبکه افق و مدیریت آن خود را ملزم میداند در چنین مواردی پاسخگو باشد؟
قطعا و این طبیعی است! بههرحال آنتن زنده همیشه حساسیتهایی دارد و ممکن است هر اتفاقی در آن از جانب مهمان، یا از جانب کارشناس یا حتی از جانب مجری رخ دهد. مطلع هستید که این اتفاق فقط در افق نیست و در همه شبکهها ممکن است که روی دهد. کما اینکه تا به این لحظه نیز بعضاً اتفاقافتاده است.
در وهله اول شبکه تمام تلاشش خود را میکند که اتفاق نابهنجاری روی آنتن رخ ندهد. ممکن است میهمان حرفی غیرکارشناسی بزند؛ ممکن است که میهمان شخص ثالثی را مورد هجمه قرار دهد و حرف نامربوطی به شخص ثالثی نسبت دهد و... ما برای این چند تمهید داریم.
اول اینکه قبلاز برنامه موضوع برنامه را با مهمان در میان گذاشته و مرور میکنیم اما ممکن است این اتفاق بیفتد. نکته دوم آن که ما به مجریان و سردبیران این را گفتهایم که اگر به هر دلیلی مهمانی حرف نادرستی زد همانجا در برنامه اصلاح کنیم و توضیح دهیم. بعضی موارد ممکن است که مجری متوجه نشود، حتما در برنامه بعدی مجری حرف را اصلاح میکند. سوم آنکه اگر حرف به فرد دیگری نسبت داده شده از آن فرد عذرخواهی میکنیم و این حق برای او محفوظ است که بتواند پاسخی دهد.
حتما شبکه نسبت به حقی که از دیگری تضییع شود واکنش نشان میدهد و سعی میکند اعاده حیثیت و اعاده حق کند. این به شکل کلی وجود دارد